چكيده
شكل گيريِمباحثيمانندمه داده ها،داده كاوي،ويادگيريماشينوپيدايشعلمداده ها،موجب
پرسش ها و تضادهايي در جامع ه هاي آماري و نگراني هايي دربارۀ آيندۀ رشتۀ آمار در جهان و
لات و نگراني ها تا آنجا پيشرفته است كه پيشنهادهايي براي تغيير ايران شده است. اين تحو
عنوان و محتواي رشتۀ آمار يا بازنگري در سرفصل درس ها از سوي فعالان حوزۀ آمار كشور
مطرح شده است. از جملۀ اين پيشنهادها، كاهش مطالب نظري يا به تعبيري، رياضي زدايي
از رشتۀ آمار و تأكيد بر جنبه هاي كاربردي و محاسباتي آن در برنامه هاي دانشگاهي رشتۀ
پيدايش علم آمار، سعي در نقد اين رويكرد دارد و آمار است. اين نوشتار با مرور تاريخي
به چالش هاي آمار در قرن بيست ويكم و نياز به يك نظريۀ وحدت بخش جديد براي داده هاي
قرن جديد مي پردازد. با ذكر چند نمونه از سير تكامل نظريه ها در آمار، نشان داده مي شود
كه چگونه هر كدام از آماردانان دوران ساز، نه از سر تفنّن و كنجكاوي، بلكه بنابر ضرورت
حل يك مسئلۀ كاربردي، بخشي از پيكرۀ عظيم آمار رياضي يا آمار نظري امروزي را پديد
آورده اند. ماهيت و رسالت رشتۀ آمار ايجاب مي كند كه هم جنبه هاي نظري و هم جنبه هاي
كاربردي در هر تحليل آماري، مورد توجه آماردانان قرار گيرد.