823

زمينه و هدف: بسياري از اختلال هاي كودكان از جمله اختلالهاي جسماني، شناختي، رفتاري و هيجاني تحت تأثير آشفتگي هيجاني مادران بهوجود مي آيند. اين مادران در مقابله با ايفاي نقش والديني از خود ضعف نشان ميدهند كه باعث افزايش اختلالهاي رفتاري در كودك خواهد شد. پژوهش حاضر با هدف اثربخشي شناخت درماني مبتني بر ذهن آ گاهي مادران بر مشكلات برون نمود كودكان انجام گرفت. روش: اين پژوهش از نوع مطالعات آزمايشي با طرح پيش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه دانش آموزان 97 )تعداد 540 نفر(، نمونه اي به تعداد 40 نفر بر اساس نمره هاي - دختر دوره ابتدايي شهرستان نمين در سال تحصيلي 98 بالا در مقياس پرخاشگر به روش خوشه اي چندمرحله اي انتخاب و به طور تصادفي در دو گروه 20 نفره )يك گروه آزمايشي و يك گروه گواه( جايگزين شدند. هر دانش آموزي كه به اين شيوه انتخاب مي شد، مادر وي نيز به عنوان نمونه در پژوهش انتخاب مي شد. از مقياس پرخاشگري و سياهه رفتاري ﻛودك براي گردآوري داده ها استفاده شد. گروه آزمايشي، 8 جلسه 2 ساعته شناخت درماني مبتني بر ذهن آ گاهي را دريافت كردند و گروه گواه مداخله اي دريافت نكرد. از تحليل كوواريانس تك متغيري و چندمتغيري )مانكوا( براي تحليل داده ها استفاده شد. نتايج: مقادير محاسبه شده نشان داد كه شناخت درماني مبتني بر ذهن آ گاهي مادران در كاهش مشكلات برون نمود .)p < 0/ در كودكان تأثير دارد ) 05 نتيجه گيري: با توجه به نتايج پژوهش، روش شناخت درماني مبتني بر ذهن آ گاهي را مي توان مداخله اي مؤثر در كاهش مشكلات برون نمود در كودكان، در نظر گرفت. ذهن آ گاهي مادران باعث بهبود عملكرد سازشي آنان در آ گاهي و توجه به تعامل با فرزندان، پذيرش نامشروط و بدون قضاوت رفتارهاي فرزندان و توانايي نظم دادن به وا كنش هاي خود در قبال فرزندان مي شود. بنابراين پيشنهاد مي شود از آموزش شناخت درماني مبتني بر ذهن آ گاهي در بهبود سلامت روان مادران و كاهش مشكلات برون نمود كودكان استفاده شود.

تعليم و تربيت استثنايي

1400

21

2

162

27-36

خرداد و تير