تاثير آموزش مولفه هاي تئوري انتخاب بر سهل انگاري تحصيلي و رشد اخلاقي دانش آموزان( آموزش و بهسازي منابع انساني79)

چكيده :

امروزه بخش اعظمي از دانش‌آموزان و دانشجويان با پديده سهل‌انگاري تحصيلي روبرو هستند. اين پديده علاوه بر تأثيراتي كه بروي روند تحصيلي اين افراد مي‌‌گذارد در درازمدت مي‌تواند به سبب تعلل‌ورزي رشد اخلاقي را كاهش و معضلات اخلاقي را در بين محصلان افزايش دهد. اين پژوهش باهدف بررسي تأثير آموزش مؤلفه‌هاي تئوري انتخاب بر سهل‌انگاري تحصيلي و رشد اخلاقي سعي در بررسي اين موضوع در ميان دانش‌آموزان دارد. پژوهش حاضر از لحاظ ماهيت داده‌ها، كمّي و از لحاظ هدف، كاربردي و از منظر گرداوري داده‌ها يك پژوهش تجربي بود. از لحاظ رابطه بين متغيرها، پژوهش حاضر يك پژوهش نيمه آزمايشي بود. طرح تحقيق در اين پژوهش شامل پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش‌آموزان كلاس دهم مقطع دوره دوم متوسطه شهر يزد در سال تحصيلي 97-98 بود. نمونه‌‌گيري با استفاده از روش نمونه‌‌گيري در دسترس انجام شد و 30 دانش‌آموز 17 ساله در مقطع دوره دوم متوسطه، به شكل در دسترس انتخاب شدند كه در دو گروه 15 نفره به‌صورت تصادفي چكيده امروزه بخش اعظمي از دانش‌آموزان و دانشجويان با پديده سهل‌انگاري تحصيلي روبرو هستند. اين پديده علاوه بر تأثيراتي كه بروي روند تحصيلي اين افراد مي‌‌گذارد در درازمدت مي‌تواند به سبب تعلل‌ورزي رشد اخلاقي را كاهش و معضلات اخلاقي را در بين محصلان افزايش دهد. اين پژوهش باهدف بررسي تأثير آموزش مؤلفه‌هاي تئوري انتخاب بر سهل‌انگاري تحصيلي و رشد اخلاقي سعي در بررسي اين موضوع در ميان دانش‌آموزان دارد. پژوهش حاضر از لحاظ ماهيت داده‌ها، كمّي و از لحاظ هدف، كاربردي و از منظر گرداوري داده‌ها يك پژوهش تجربي بود. از لحاظ رابطه بين متغيرها، پژوهش حاضر يك پژوهش نيمه آزمايشي بود. طرح تحقيق در اين پژوهش شامل پيش‌آزمون- پس‌آزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري اين پژوهش شامل كليه دانش‌آموزان كلاس دهم مقطع دوره دوم متوسطه شهر يزد در سال تحصيلي 97-98 بود. نمونه‌‌گيري با استفاده از روش نمونه‌‌گيري در دسترس انجام شد و 30 دانش‌آموز 17 ساله در مقطع دوره دوم متوسطه، به شكل در دسترس انتخاب شدند كه در دو گروه 15 نفره به‌صورت تصادفي قرار گرفتند. در اين طرح دو گروه وجود داشت كه يك گروه تحت آموزش مؤلفه‌هاي تئوري انتخاب در گروه آموزش و گروه ديگر به‌عنوان گروه كنترل بود. ابتدا از هر دو گروه به‌وسيله پرسشنامه سهل‌انگاري و رشد اخلاقي پيش‌آزمون به عمل آمد و پس از همتا سازي بر اين اساس به‌طور تصادفي در دو گروه كنترل و آزمايش قرار گرفتند. گروه آزمايش در طي 8 جلسه تحت آموزش قرارگرفته و در پايان طرح هر دو گروه كنترل و آزمايش براي بار دوم به هر دو پرسشنامه پاسخ دادند. ابزار و روش‌هاي جمع‌آوري اطلاعات در اين پژوهش پرسشنامه سهل‌انگاري تحصيلي تاكمن كه توسط سولومون و راث بلوم (1984) و پرسشنامه رشد اخلاقي دكتر لطف‌آبادي و همكاران (1390) بود. در پژوهش حاضر داده‌هاي به‌دست‌آمده از طريق آمار توصيفي (ميانگين، انحراف معيار، فراواني و ...) و آمار استنباطي (آزمون تحليل كوواريانس و آزمون مانكوا و آزمون t مستقل) و با استفاده از نرمافزار SPSS ويرايش 25 مورد تجزيه‌وتحليل قرار داده است. نتايج حاصل از تحليل كوواريانس و آزمون T نشان داد كه بين دو گروه تفاوت معناداري از لحاظ سهل‌انگاري تحصيلي و رشد اخلاقي وجود دارد. به عبارت بهتر آموزش تئوري انتخاب در گروه آزمايش سبب كاهش سهل‌انگاري تحصيلي و بهبود رشد اخلاقي شده است. (01/0>p)