سابقه و هدف
با توجه به شيوع فزاينده بيشفعالي و تأثير آن بر كودكان و كارايي ذهني آنان، پيشگيري و كنترل اين بيماري ضروري به نظر ميرسد. تغذيه بهعنوان يكي از عوامل كنترلكننده اين بيماري است كه موردتوجه پژوهشگران قرارگرفته است. اهميت مقايسه دريافتهاي غذايي در كودكان بيشفعال و مقايسه با كودكان سالم ازاينجهت است كه ديد جامعتر و درك بهتري از تأثير متقابل غذا و بيماري را نسبت به دريافت ريزمغذيها به ما نشان ميدهد. هدف از مطالعه حاضر تعيين و مقايسه دريافتهاي غذايي در كودكان بيشفعال با كودكان غير مبتلا به بيشفعالي است.
مواد و روشها
در اين مطالعه مورد شاهدي همسانسازي شده از نظر سن و جنس 120 كودك بيشفعال و 240 كودك غير مبتلا از مراجعهكنندگان به كلينيك خاتمالانبياء و مركز روانشناختي امام حسين در يزد انتخاب شدند. پس از تكميل پرسشنامههاي اطلاعات عمومي، قد و وزن اندازهگيري شد. دريافت غذايي افراد از طريق پرسشنامه معتبر بسامد خوراك 186 آيتمي ارزيابي شد. براي مقايسه دريافتهاي غذايي بين دو گروه مبتلا به بيشفعالي و سالم از آزمون تي تست استفاده گرديد.
يافتهها
يافتههاي مطالعه نشان داد كه استفاده از فستفود و شير پرچرب و نوشيدنيهاي شيرين در كودكان بيشفعال در مقايسه با كودكان گروه شاهد تفاوت معناداري وجود نداشت (05/0
P).
نتيجهگيري
مطالعه حاضر نشان داد كودكان بيشفعال نسبت به گروه شاهد ميوه و سبزيجات، شير كمچرب كمتري مصرف ميكنند. هر دو گروه كودكان بيشفعال و گروه شاهد در مصرف فستفود و شير پرچرب و نوشيدنيهاي شيرين تفاوتي نداشتند. مطالعات آيندهنگر مانند كوهورت و مداخلهاي نياز است كه اين نتايج را تائيد كند.