چكيده :
در جامعه انگيزه فرزند اوري براي زنان يكي ار انگيزه هاي حيات بخش زنگي هست كه با باورهاي مذهبي پيوند عميقي دارد. هدف پژوهش حاضر بررسي نقش واسطهاي استرس والدگري در رابطه بين باورهاي مذهبي و انگيزه فرزندآوري در زنان شاغل در شهر يزد بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگي (تحليل مسير) است. جامعه آماري اين پژوهش را كليه زنان شاغل در شهر يزد تشكيل ميدادند. براي انتخاب نمونه از روش نمونه گيري دردسترس استفاده شد و 200 نفر پرسشنامه ها را تكميل كردند. ابزار پژوهش فرم كوتاه پرسشنامه استرس والديني آبيدين (1983)، پرسشنامه انگيزه باروري ميلر (1995) و پرسشنامه باورهاي مذهبي آلپورت و راس (1950) بود. داده ها با نرم افزار ايموس و روش تحليل مسير تحليل شدند. يافته هاي به دست آمده نشان مي دهد كه باورهاي مذهبي مثبت اثر مستقيم منفي معنادار بر انگيزه باروري منفي و اثر مستقيم مثبت معنادار بر انگيزه باروري مثبت دارد. باورهاي مذهبي منفي نيز رابطه منفي معنادار با انگيزه باروري منفي دارد. همچنين باورهاي مذهبي مثبت با استرس والدگري رابطه منفي و معناداري حاصل كردند. و هرچه باورهاي مذهبي مثبت بيشتر باشد استرس والدگري زنان شاغل كمتر مي باشد. در نهايت استرس والدگري با انگيزه باروري منفي رابطه مثبت و معنادار و با انگيزه باروري مثبت رابطه منفي و معنادار دارد. بدين معنا كه افزايش استرس والدگري انگيزه باروري منفي را افزايش مي دهد و كاهش استرس والدگري انگيزه باروري مثبت را فزايش مي دهد. نتايج نشان داد كه استرس والدگري در رابطه بين باورهاي مذهبي مثبت و انگيزه فرزندآوري در زنان شاغل يزد نقش واسطهاي دارد.