چكيده :
امروزه تقويت تفكر انتقادي و ايجاد انگيزش در دانش آموزان به عنوان عامل ايجاد حركت و جهت دهنده به فعاليت هاي آنان بيش از پيش مورد توجه مسئولان قرار گرفته است. با وجود اهميت اين موضوع، تضادهايي در نتايج تحقيقات تفكر انتقادي و انگيزش تحصيلي مشاهده مي شود. بر اين اساس، هدف از مطالعه حاضر بررسي اثربخشي آموزش يادگيري خودگردان بر تفكر انتقادي و انگيزش تحصيلي دانشآموزان پايه هشتم شهرستان آباده در سال تحصيلي 1401-1400 بود كه 30 نفر از آنها به روش نمونهگيري در دسترس انتخاب شدند (15 نفر گروه كنترل و 15 نفر گروه آزمايش). پژوهش حاضر در زمره پژوهشهاي تجربي، از نوع نيمه آزمايشي است. در تحقيق حاضر از پرسشنامه انگيزش تحصيلي، لپر و همكاران (2005) و پرسشنامه تفكر انتقادي توسط واتسون وگليزر در سال 1994 و پروتكل راهبردهاي يادگيري خودگردان بر اساس مدل پنتريج طي 15 جلسه استفاده شده است. به منظور بررسي تأثير راهبردهاي يادگيري خودگردان بر دو متغير انگيزه تحصيلي و تفكر انتقادي و ابعاد آنها ابتدا اقدام به انجام آزمون كوواريانس چند متغيره شد و مشاهده گرديد كه مقدار (F) داراي سطح معناداري 01/0 ميباشد كه اين مقدار از نظر آماري معنادار است. بنابراين راهبردهاي يادگيري خودگردان بر دو متغير انگيزه تحصيلي و تفكر انتقادي تاثير معناداري داشت.