چكيده :
پژوهش حاضر با هدف بررسي تاثير اخلاق مالياتي، حسابداري ذهني و دانش مالياتي خويش فرمايان بر تمكين مالياتي آنها (مطالعه موردي موديان حقيقي شهر يزد) در بازه زماني سال 1401 تا 1402 صورت گرفته است. پژوهش از نظر ماهيت و روش، از نوع پژوهشهاي توصيفي-پيمايشي بوده و از نظر هدف، كاربردي قلمداد ميگردد. جامعه آماري متشكل از موديان حقيقي شهر يزد ميباشد و نمونه آماري نيز از طريق فرمول كوكران در جامعه نامحدود و به روش نمونهگيري در دسترس انجام شده است كه در نهايت تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب گرديد. ابزار گردآوري دادهها پرسشنامه بوده كه براي سنجش تمكين مالياتي از پرسشنامه گوزل و همكاران (2019)، براي سنجش اخلاق مالياتي نيز از پرسشنامه پاليل (2010)، براي سنجش دانش مالياتي از پرسشنامه حاج محمدي (1393) و براي سنجش حسابداري ذهني از پرسشنامه راديانتو (2022) استفاده شده است. روايي محتوايي-صوري و روايي سازه (تحليل عاملي تأييدي، روايي همگرا و واگراي) ابزار پژوهش بررسي و مورد تأييد قرار گرفت و پايايي آن نيز با استفاده از آزمون ضريب آلفاي كرونباخ و پايايي تركيبي سنجيده شد و با توجه به اينكه مقدار آلفا براي همه متغيرهاي پژوهش بيشتر از 0.7 به دست آمد، با اطمينان ميتوان پايايي ابزار پژوهش را تأييد كرد. به منظور تجزيه و تحليل دادههاي به دست آمده از 382 پرسشنامه تكميل شده، از روش آمار توصيفي و استنباطي استفاده شده است كه در بخش اول جداول و نمودارهاي فراواني و در بخش دوم از روش حداقل مربعات جزئي، به وسيله نرم افزارهاي SPSS و SmartPLS ، جهت آزمون فرضيات و ارائه نتايج پژوهش استفاده شده است. نتايج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد كه دانش مالياتي، حسابداري ذهني و اخلاق مالياتي بر تمكين مالياتي موديان حقيقي تاثير مثبت و معناداري دارند. علاوه بر اين، دانش مالياتي بر حسابداري ذهني تاثير مثبت و معناداري داشته اما حسابداري ذهني نتوانست رابطه بين دانش مالياتي و تمكين مالياتي را تعديل نمايد و همچنين در استفاده از حسابداري ذهني بين گروه زن و مرد خويش فرما تفاوت وجود دارد.
كليدواژهها: اخلاق مالياتي، حسابداري ذهني، دانش مالياتي، تمكين مالياتي.