چكيده :
باورهاي ذهني كه دانش آموزان راجع به خود دارند، مي تواند در جهت گيري هدف و همچنين مهارت هاي ارتباطي آن ها تأثيرگذار باشد. لذا پژوهش حاضر، با هدف اثربخشي آموزش انگيزشي مبتني بر تغيير ذهنيت دوئيك بر جهت گيري هدف و مهارت هاي ارتباطي دانش آموزان دختر شهر يزد انجام شد. اين پژوهش از نوع نيمه آزمايشي است. نمونه آماري شامل 30 نفر از دانش آموزان دختر متوسطه دوم ناحيه يك يزد در سال تحصيلي 1401-1400 بودند، كه به روش دردسترس انتخاب و به دو گروه 15 نفري كنترل و آزمايش تقسيم شدند. ابزار مورداستفاده در اين پژوهش پرسشنامه جهت گيري هدف ميدگلي و همكاران (1998) و مهارت هاي ارتباطي بارتون (1990) و مداخله آموزش مبتني بر تغيير ذهنيت دوئيك طي 8 ﺟﻠﺴﻪ 45 ﺩﻗﻴﻘﻪ اي ﺑﺮﮔﺰﺍﺭ شده است. براي تجزيه و تحليل دادهها از آزمون تحليل كوواريانس استفاده گرديده است كه نتايج نشان داد دانش آموزاني كه تحت آموزش انگيزشي مبتني بر تغيير ذهنيت دوئيك قرار گرفته اند، نسبت به گروهي كه آموزش نديده اند، داراي مهارت ارتباطي و جهت گيري هدف بالاتري هستند و 41 درصد تغييرات حاصل در مهارت هاي ارتباطي و