چكيده :
پژوهش حاضر با هدف بررسي تأثير توانايي شناختي و مهارت عددي بر موفقيت آموزشي دانشجويان انجام شد. پژوهش از نظر ماهيت و روش، از نوع پژوهشهاي توصيفي-پيمايشي و از نظر هدف كاربردي ميباشد. جامعه آماري پژوهش، كليه دانشجويان حسابداري دانشگاه هاي شهر يزد در سال تحصيلي 1401 در نظر گرفته شده كه تعداد 384 نفر از طريق فرمول كوكران بهعنوان حجم نمونه انتخاب گرديد و از اين تعداد 360 پاسخ قابل قبول جمع آوري و در تحليل مورد استفاده قرار گرفت. روش نمونهگيري بهصورت نمونهگيري در دسترس بوده و ابزار گردآوري دادهها پرسشنامه ميباشد كه براي سنجش مهارت عددي و توانايي شناختي از پرسشنامه اسكاگرلوند و همكاران (2018) و براي سنجش موفقيت آموزشي از پرسشنامه ولز (2010) استفاده شد. روايي (تحليل عاملي تأييدي، روايي همگرا و واگرا) ابزار پژوهش، بررسي و مورد تأييد قرار گرفت و پايايي آن نيز با استفاده از آزمون ضريب آلفاي كرونباخ و پايايي تركيبي سنجيده شد و باتوجهبه نتايج بهدستآمده، ميتوان پايايي ابزار پژوهش را تأييد كرد. تجزيهوتحليل دادهها با استفاده از روشهاي آمار توصيفي و استنباطي با روش حداقل مربعات جزئي، بهوسيله نرمافزارهاي SPSS و SmartPLS انجام شد. يافتهها نشان ميدهد؛ بين توانايي شناختي و همچنين مهارت عددي با موفقيت آموزشي دانشجويان حسابداري رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد؛ بنابراين پيشنهاد ميشود با تائيد روابط فوق آموزشهاي اساسي دراين دو مقوله از همان اوايل كودكي و در كليه مراحل تحصيلي مورد توجه متخصصين و برنامهريزان قرار گيرد و همچنين به متوليان رشته حسابداري در دانشگاهها و حرفه نيز توصيه مي گردد به اين دستاورد توجه ويژه داشته باشند.