اثربخشي آموزش مهارت‌هاي خودآگاهي بر خودتنظيمي تحصيلي و حل‌مسأله دانش‌آموزان پايه ششم ابتدايي شهر يزد

چكيده :

پژوهش حاضر باهدف تعيين اثربخشي آموزش مهارتهاي خودآگاهي بر حل‌مسأله و خودتنظيمي تحصيلي دانشآموزان دختر پايه ششم ابتدائي شهر يزد انجام گرفت. اين پژوهش ازلحاظ هدف كاربردي، ازلحاظ شيوه اجرا نيمه آزمايشي با طرح پيشآزمون-پسآزمون با گروه كنترل بود. جامعه آماري پژوهش شامل تمامي دانش‌آموزان دختر پايه ششم ابتدايي شهر يزد در سال 1400-1401 به تعداد 6650 نفر بود كه به روش نمونه‌گيري تصادفي خوشهاي چندمرحله‌اي انتخاب شدند. به اين صورت كه از بين مدارس شهر يزد 10 مدرسه به‌صورت تصادفي انتخاب سپس از بين مدارس انتخاب‌شده يك مدرسه انتخاب شد و 30 نفر از دانش آموزان دختر پايه ششم به‌صورت تصادفي و بر مبناي ملاك‌هاي ورود و خروج از پژوهش در دو گروه معادل 15 نفري تقسيم شدند. سپس با استفاده از گزينش تصادفي يكي از گروه‌ها را به‌عنوان گروه آزمايش و ديگري به‌عنوان گروه كنترل تعيين شد (15 نفر گروه آزمايش و 15 نفر گروه كنترل). گروه آزمايش طي هشت جلسه 90 دقيقهاي (هر هفته يك جلسه)، آموزش مهارتهاي خودآگاهي برگرفته از پايان‌نامه كارشناسي ارشد ارژنگ (1395) را دريافت كردند. در اين فاصله گروه كنترل هيچ مداخلهاي دريافت نكرد. ابزارهاي پژوهش شامل پرسشنامه ادراك حل‌مسأله هپنر و كراسكوف (1987) و خودتنظيمي تحصيلي بوفارد و همكاران (1995) بود. دادهها با استفاده از تحليل كوواريانس چندمتغيري تجزيه‌وتحليل شدند. نتايج تحليل كوواريانس چندمتغيري نشان داد گروه آزمايش در مقايسه با گروه كنترل افزايش معناداري در نمرههاي حل مسئله و خودتنظيمي تحصيلي و مؤلفه‌هاي آنان داشت (p<0/05). بنابراين آموزش مهارتهاي خودآگاهي روشي كارآمد براي افزايش حل‌مسأله و خودتنظيمي تحصيلي دانش‌آموزان دختر پايه ششم است.