چكيده :
از ميان رسانههاي غير كلامي، لباس مناسبترين وسيله ارتباطي است و در واقع زباني گوياست. لباس يك نوع شيوه ارائه اثر هنري است. به اين ترتيب در دوران معاصر تحولاتي كه در حوزه لباس رخ داده است سبب شده تا هنرمندان لباس مفهومي به هر وسيلهاي عقايد، تفكرات، انديشهها و ايدههاي ذهنيشان را ارائه دهند. يكي از روشهاي برقراري ارتباط و انتقال مفاهيم ارائه نمايش است. به اين ترتيب طراحي لباسهاي مفهومي با شيوههاي متفاوت به سمت و سوي هنرهاي مفهومي ورود ميكند. لباس مفهومي يك اثر هنري است كه با واسطه و رسانه طراحي لباس به اجرا درآمده است. جايي كه مرز بين هنرها شكسته شده است. اين تحولات عظيم از پايان قرن بيستم آغاز و تا هزاره سوم ادامه داشته است. نتيجه اين رويداد بوجود آمدن نسلي جديد از هنرمندان نوانديش و نوآور طراحان لباس، با استعداد مفهومي گرديد كه از آن جمله ميتوان به يكي از طراحان خلاق لباس مفهومي حسين چالايان اشاره نمود. آثار مبتكرانه حسين چالايان نشانگر اين است كه روش كاري او بر اساس مد مفهومي پيش ميرود.
دراين پژوهش تلاش شده است تا آثار اجتماعي حسين چالايان شناسايي و سپس مورد تحليل و بررسي قرار گيرد. روش تحقيق در اين پژوهش توصيفي تحليلي و از نوع كيفي بوده و جمع آوري اطلاعات به صورت كتابخانهاي صورت گرفته است. همچنين ازكتاب ها، مجلهها و مقالههاي داخلي و خارجي و همچنين سايتهاي مرتبط براي تحليل سبك آثار اين هنرمند استفاده شده است. بعد ازتحليل و بررسي آثار اجتماعي حسين چالايان و ايده گرفتن از آنها پژوهشگر پوشاكي با 4 جنسيت متفاوت (بلوز پشمي، بلوز ازجنس استات، شلوار مخمل، حوله پنبهاي) در نظر گرفته است و سپس آنها را در معرض شعله قرار دادهاست. به طوريكه بعد از سوزاندن قسمت-هايي ازلباسها با جنسيتهاي متفاوت تغييرات آن از لحاظ رنگ، بو، خاكستر و تاثير حرارت مورد بررسي قرار داده شد. نتيجه حاصله اين بود كه همانطور كه تنش و حرارت بر روي پارچههاي مختلف، متفاوت است تنش، استرس و التهاب بر روي افراد مختلف هم به واسطه فرهنگها، باورها و اعتقادات شرايط جامعه و ساختار شخصيتي آنان متفاوت است. نتايج حاصل حاكي از آن است كه با استفاده از لباسهاي مفهومي ميتوان دغدغهها و معضلات جامعه كنوني را بيان نمود و افراد جامعه را براي چند ساعتي به تفكر واداشت و تلنگري به تفكرات آنان زد.